تبلیغات کلیکی و کسب در آمد لطفا کلیک کنید برای حمایت از ما

جستجو در کل مطالب این وبلاگ

۱۳۸۸ شهریور ۹, دوشنبه

عدم رضایت جنسی و جدایی2

عدم رضایت جنسی و جدایی2

عدم رضایت جنسی و جدایی2

مسعود معتمد کارشناس ارشد بهداشت روان

www.tanzimekhanevadeh.ir

روانپزشک مشهور و استاد گرانقدر دکتر محمد مجد معتقدند در ایران 40% طلاق ها به علت عدم رضایت جنسی صورت می گبرد. این پدیده هر چند ممکن است در نظر اول عجیب و یا باورنکردنی به نظر برسد و شاید به نظر پاره ای متشرعین ، بیش از حدمتآثر از مکتب فرویدباشد یا به نوعی ساده کردن مسئلهء طلاق به نظر برسد، ولی از دیدگاه بسیاری از صاحب نظران، امری مقرون به واقعیت و حتی حقیقتی انکار ناپذیر است.
عدم رضایت جنسی خصوصاَ در جامعهء ما از شیوع بسیار بالائی برخورداراست. اکثر زنان و مردان متآهل از روابط جنسی خود لذت کامل و کافی را درک نمی کنند. این مسئله حداقل در مورد زنان به شدت صادق است.

پژوهشی که چند سال پیش در یکی از شهرهای غربی ایران به انجام رسید نشان داد که بیش از 90% زنان متآهل شهری هیچگاه در عمر خود ارگاسم (اوج لذت جنسی) را تجربه نکرده اند.

اغلب افراد متآهل (اعم از زنان یا مردان) گمان می کنند که رابطهء جنسی سرویسی است که توسط زنان به شوهرانشان داده می شود و در اصل به منظور تآمین آسایش مردان صورت می گیرد و البته ممکن است تا حدودی زنان را نیز هیجان زده کند. در این تفکر غالب رضایتمند بودن زنان ملاک عمل نیست و آنها چه تمایل داسته باشند و چه نداشته باشند، شرعاً موظف به تمکین جنسی در برابر شوهری که نفقه می پردازد می باشند. (البته این برداشتی غیر واقعی از شرع می باشد)
البته در مورد مردان هم وضع چندان رضایت بخش نیست زیرا اکثراً مبتلا به پاره ای مشکلات روانی – جنسی نظیر خروج زودرس منی یا تحریک ناقص آلت تناسلی می باشند و یا غالباً از تکنیکهای صحیح آمیزشی استفاده نمی کنند لذا حاصل فعالیت جنسی شان در بسیاری مواقع یک ارگاسم کامل و با مدت زمان کافی نمی باشد.

رابطهء جنسی مطلوب آنست که در یک زمان منجر به رضایت کامل و کسب لذت ماکزیمم در هر دو طرف شود و ارگاسم زن و شوهر همزمان شود.موفقیت در این امر سمبل موفقیت در زندگی زناشویی است و نادیده گرفتن احساسات و نیازهای یکدیگر در این مورد سمبل بی توجهی به یکدیگر در زندگی است البته بیشتر این برداشتها در سطح ناخوداگاه رخ می دهد ولی تآثیر عمیق آن بر رابطهء دو طرف باقی می ماند و در دراز مدت به عاملی پنهان برای شعله ور تر شدن اختلافات زناشوئی مبدل می شود .

ارگاسم یا اوج لذت جنسی یکی از موهبتهای بزرگ الهی است که موجب رفع بسیاری از تنشهای درونی و کسب آرامش روانی می شود. این پدیده یک تخدیر یا نشئة سازی طبیعی است که در زندگی پر تنش امروز همچون آبی برآتش التهابات درونی انسان عمل کرده و در صورتی که بطور کامل و به مدت کافی و به دفعات مناسب حاصل شود به سلامت روان کمک شایانی می کند.


زن نیز همچون مرد به این عامل آرامبخش نیاز دارد. اما مراحلی که او برای رسیدن به این حالت باید پشت سر بگذارد با مرد متفاوت است . او باید اولاً از انگیزه و میل کافی برای فعالیت جنسی برخوردار باشد که مسایلی چون اضطراب یا اختلاف با همسر یا نامطلوب بودن ظاهر همسر(مثلاً بوی بد پا یا دهان او) یا سابقهء برخی رفتارهای جنسی مرد که از نگاه زن ناخوشایند بوده است این میل و انگیزه را کم می کند. گذشته از این او برای رسیدن به امادگی لازم برای ارگاسم به زمان بیشتر و تحریکات ملایم و متوالی نیاز دارد و مرد با صرف حوصله باید آمادگی لازم را در وی به وجود بیاورد و به سلایق وی احترام بگذارد و اساساً نحوه و زمان فعالیت جنسی باید مورد توافق دو طرف باشد. البته زن نیز باید نیازهای شوهر را در نظر بگیرد و با او برای دستیابی به یک ارگاسم موفق و همزمان همکاری کند.


از آنجا که نیاز جنسی از قویترین نیازهای درونی بوده و رابطهء تنگاتنگی با ناخودآگاه انسان دارد عدم رعایت نکات فوق الذکر به اختلالات پیدار و عمیقی در روابط زوجین منتهی می شود که می توان به تنفر از همسر ، دلخوری ، حسادت و رقابت برای سرکوب یکدیگر، مقصر دانستن همسردر بسیاری از مشکلات زندگی، حس انتقام گیری ناخودآگاه ، احساس تحقیر شدن توسط همسر، احساس عدم اعتماد به نفس، احساس شیئ بودن و ملعبه واقع شدن و احساس مورد بی اعتنایی واقع شدن اشاره نمود.

این مسایل توسط سایر تنشها و اختلافات، تقویت شده یا در قالب آنها تجلی و بروز می یابد و شکاف بین همسران را رفته رفته عمیق تر می سازد.

مسعود معتمد
کارشناس ارشد بهداشت روان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر