میل جنسی و نگرشی روانشناسانه
| شاخص مقاله |
|---|
| میل جنسی و نگرشی روانشناسانه |
| میل و کمبود |
| “لذت” بازتابی از ارضای میل |
| عدم ارضای امیال جنسی |
| میل جنسی زن، معضلی به درازای تاریخ |
| میل جنسی و ترس |
| میل جنسی و رابطه |
| همه صفحات |
روانکاوی، “میل” را در بشر به عنوان “عامل مولد فشار جسمی و روانی”، و “لذت” را به منزله پدیده ای خوشایند که به این فشارها پایان می دهد، تلقی می کند. در فرهنگ ما، در پرورش و تربیت کودکانمان، به این پدیده لذت بردن به هیچ وجه بها داده نشده است. در فرهنگ ما یکی از بزرگترین موتورهای اعمال ما، تصویری است که از خود به دیگران و به اجتماع می دهیم و به فرزندان مان نیز این را به عنوان بزرگترین انگیزه اعمال و تصمیم گیری هاشان، القا می کنیم.
می توان گفت هسته ی اصلی “میل جنسی”، غریزه ی جنسی است که خود را به صورت رانش نشان می دهد. ممکن است شخص خاصی نیز هدف این میل نباشد و تنها بصورت یک خواهش، یک احتیاج بروز می کند. خواهشی که ریشه اش به عمل کرد بیولوژیکی مغز ارتباط دارد. گاهی مثل احساس گرسنگی و بدون اینکه نظر ما را بخواهد خودش را به ما تحمیل می کند. در بیشتر موارد عاملی محرک بیدار کننده امیال ماست. این محرک می تواند یک خواب، یک فانتزی و یا یک پدیده ی خارجی باشد. این محرک، به مغز ما نشانه هایی تصویری، صوتی و یا بویایی و .. می فرستد. گیرنده های اعضای حسی ما (چشم ها گوش ها ، پوست..) این نشانه ها را به مغز ما منتقل می کند و میل در ما بیدار می شود.
حافظه نقش اساسی در شدت بخشیدن به این امیال دارد. حافظه، موقعیت حال را با خاطره ی تجربه ی لذت در گذشته، آغشته می کند. تعریفی که از “میل” می دهیم هم، بر همین اساس است: “میل تجسم لذت در لحظه ی واقعی و حال است”




هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر