تبلیغات کلیکی و کسب در آمد لطفا کلیک کنید برای حمایت از ما

جستجو در کل مطالب این وبلاگ

۱۳۸۸ شهریور ۱۵, یکشنبه

شناخت انواع ناتوانی های جنسی بخش اول

شنبه 24 تیر 1385

شناخت انواع ناتوانی های جنسی بخش اول

شناخت انواع ناتوانی های جنسی بخش اول

ناتوانیهای جنسی در مردان، معمولا به قرار زیر است :

1- کمبود یک بیضه

2- کوچکی بیضه

3- تنبلی بیضه

4- زود رسیدن به حد انزال

5- دیر رسیدن به حد انزال

6- انزال پیوسته

7- دیر نعوظ کردن

8- زود خوابیدن نعوظ

9- نعوظ سست

کم بودن «منی» چه ربطی به کارهای مغزی و روانی دارد ؟

در اینجا این پرسش به میان می آید که کم بودن «منی» چه ربطی به کارهای مغزی و روانی دارد ؟ در پاسخ آن باید بگویم که : مقداری از «منی» جذب خون انسان میشود و در ساختن سلولهای مغزی و استخوانی و دیگر لوازم بدن انسان کمک بسیار خوبی میکند. اکنون اگر کسی در اثر «جلق زدن» در نوجوانی یا جوانی مقدار زیادی از «منی» خود را هدر دهد و حرم کند نتیجه آن این است که مغز و اعصاب- بویژه اعصاب چشم ها و شنوایی انسان- از آن مقدار «منی» که در نیرو بخشیدن به مغز و اعصاب لازم است بی بهره و محروم می شوند و رفته رفته آن نوجوان یا جوان مبتلا به بلای را از نظر قوای مغزی و عصبی ناتوان می سازند. در نتیجه چنین فردی از نظر «ظریب هوشی» و کنترل اعصاب و بینایی چشم و محکمی مهره های کمر دچار ناتوانی و ضعف میشود و دستی دستی خود را با آن عمل ناپسند «جلق» به ورطه زیانهای جبران ناشدنی می اندازد. از سوی دیگر مقداری از «منی» صرف رشد خود « بیضه ها» می شود. ولی نوجوان یا جوانی که عادت به « جلق زدن» پیدا می کند با هدر دادن «منی» خود جلوی رشد طبیعی و لازم بیضه های خود را می گیرد و با این کار نکوهیده، باعث می شود که بیضه هایش رشد لازم را نکنند و کوچک بمانند. بیضه هایی هم که از اندازه لازم کوچکتر باشند روشن است که نمی توانند به اندازه کافی «منی» بسازند. در نتیجه آن جوان مبتلا به «جلق زدن» با بیضه های کوچک و «منی» ناکافی، هم به مغز و استخوان و اعصاب خود زیان میرساند و هم اگر ازدواج کند نخواهد توانست از نظر «لذت جنسی» همسر خود را خشنود سازد و در انجام این عمل- یعنی « آمیزش جنسی» که از نظر شرعی و اجتماعی و بقای نسل انسانی کاری است لازم و پسندیده کامیاب و روسپید نخواهد بود.

در همین جا لازم و بسیار واجب است که به نوجوانان و جوانان و مردانی که به عمل ناشایست و زشت «جلق زدن» مبتلایند هشدا دهیم و به آنان سفارش اکید بکنیم که: ای عزیزان ! « منی» شما مایع گرانبهایی است که در نیرو رساندن به مغز و اعصاب و استخوان و مهره های کم شما بزرگترین نقش را بعهده دارد. هر گونه هدر دادن این مایع گرانبها بویژه هدر دادن آن از راه عمل ناشایسته « جلق» - مغز و اعصاب و استخوانها و مهره های کمر شما را رفته رفته ناتوان و فرسوده خواهد کرد و شما را دچار « پیری و از کار افتادگی زودرس» خواهد ساخت. اگر می خواهید مغزی فعال و توانا، اعصابی آسوده و قوی، استخوانهایی محکم و زنده و مهره های کمری سفت و مردانه کاری داشته باشید، از هر گونه دفع شهوت نامشروع و غیر لازم و غیر طبیعی جدا خودداری و دوری کنید. بدانید که اگر به این کار زشت و زیان آور خود ادامه دهید، روزی که ازدواج کنید نخواهید توانست از « آمیزش جنسی» لذت ببرید و نخواهید توانست همسر خود را نیز راضی و خشنود کنید و در نتیجه زندگی زناشوئیتان تلخ و سیاه خواهد شد. این نکته را باید یادآوری و روشن کنیم که بسیاری کسان گمان می کنند که « منی» تنها برای « آمیزش جنسی» بکار می رود و فقط برای این کار لازم است و بس !

« منی» در بدن انسان و ساختن و نیرومند کردن بدن و اندامهای انسان نقش بسیار داد که در مقایسه با نقش « عمل جنسی» آن بسیار بالاتر و با اهمیت تر است.

منی» در ساختمان بدن انسان، نقش های زیر را دارد :

- نیرو رساندن به اعصاب چشم ( = بینایی)

- نیرو رساندن به اعصاب گوش ( = شنوایی)

- نیرو رساندن به اعصاب مغز ( = رشته های عصبی)

- نیرو رساندن به مهره های کمر

- نیرو رساندن به استخوانها

- نیرو رساندن به دستگاه تنفسی

و چند کار ارزشمند دیگر که همه برای تندرستی و سلامت و طول عمر و شیرینی زندگی انسان نقش مهم دارد.

به آن گروه از جوانانی که به بیماری « جلق زدن» مبتلایند سفارش می کنیم که : (اولا) با ورزش و سرگرمیهای سالم و مطالعه کتابهای غیر سکسی، بکوشید که خود را از نظر بدنی و مغزی توانا و با اراده کنید. (دوما) هر چه زودتر با فراهم کردن زمینه های یک زندگی مشترک، ازدواج کنند تا با بهره وری از عشق و آمیزش با همسرشان، عادت نامشروع و ناپسند « جلق» را از سرشان بیندازند.

بهترین و تنها راه درمان بیماری « جلق» ازدواج و زندگی زناشویی است یا سرگرم شدن به ورزش و تفریحات سالم.

جوانان باید بجای آنکه دنبال ارضاء نفسانیات خود از راههای آسانیات و فرعی و نامشروع باشند و پول و وقت و نیروهای جسمی و روانی را صرف اینگونه کارها و لذت های بد فرجام کنند، باید بکوشند که کاری اساسی و لازم انجام دهند یعنی بکوشند که کاری مناسب و درست با حقوق مناسب بدست آورند و مقدمات یک زندگی نسبتا روبراه را فراهم سازند و با دختری که مورد علاقه شان است ازدواج رسمی کنند تا هم خود سر و سامان گیرند و آینده روشنی داشته باشند و هم از آلوده شدن به بلاها و بیمارهایی چون « جلق زدن» رهای یابند.

کوچکی بیضه ها

معمولا بیضه پسرها بطور مادرزاد متعادل و به اندازه لازم است بسیار اندکند پسرهایی که با بیضه های کوچک و غیرطبیعی از مادرزاده شوند.

پس ، علت اصلی کوچکی بیضه ها در جوانان و مردانی که به این عارضه دچارند چیست؟ در اینجا بدون روددربایستی باید بگوییم که این کوچکی بیضه ها در برخی از جوانان و مردان این است که آنان به عادت زشت و نکوهیده «جلق» مبتلا هستند یا در گذشته به این عادت مبتلا بوده اند.

جوانان و مردانی که از دوره نوجوانی به کار ناپسند و زیان آور «جلق» عادت می کنند و این کار زشت را چند سال پیوسته تکرار می کنند رفته رفته هم خود از نظر روحی و روانی ضعیف و آشفته می شوند و هم بیضه هایشان کوچک و کوچکتر می شوند تا آنجا که اگر روزی ازدواج کنند بیضه های کوچک و ناتوان آنها نخواهند توانست کار طبیعی خود را بطور بایسته و شایسته انجام دهند یعنی بیضه های آنان از ساختن «منی» به اندازه متعادل و لازم عاجز خواهد بود و در نتیجه نه تنها در عمل آمیزشی جنسی با همسر خود نخواهند توانست او را خشنود سازند بلکه این کم بودن «منی» از نظر فعالیتهای مغزی و روانی نیز برای آنها زیان هایی را در بر خواهد داشت.

« زود به انزال رسیدن»

پیش از این گفتیم که « جلق زدن» بیماری خطرزایی است که می تواند در اثر تکرار، برای شخص عارضه های جبران ناپذیر پیش آورد. یکی از آن عارضه ها همین « زود به انزال رسیدن» است. مردی که در نوجوانی و آغاز جوانی به « جلق» مبتلا شده است، اکنون که بزرگ شده و زن گرفته و زندگی خانوادگی تشکیل داده ات و میخواهد خود و همسرش را از لذت آمیزش جنسی برخوردار کند، ناگهان می بیند که در اثر بیماری « زود انزال شدن»، نه خود می تواند لذت ببرد و نه می تواند همسرش را خشنود سازد.

انزال پیوسته ( یا انزال بی مورد) :

این ناتوانی جنسی چنین است که شخص بدون آنکه آمیزش جنسی انجام داده باشد، ناگاه و بیگاه از او « منی » بیرون آید یعنی بی جهت‌ « انزال » کند.

میدانیم که مردی که دارای سلامت جنسی است تنها هنگامی « انزال» به او دست می دهد که با همسرش آمیزش جنسی کند. ولی شخصی که بی جهت بیگاه به او « انزال» دست می دهد و از « منی » بیرون می آید بیگمان دچار ناتوانی جنسی و ضعف دستگاه تناسلی است و باید هر چه زودتر در درمان خود بکوشد.

علت این ناتوانی، به قرار زیر است :

الف) عادت به « جلق زدن» در نوجوانی پیش از ازدواج

ب) ناراحتی دستگاه عصبی بویژه اعصاب قلب.

باری اگر مردمی که مبتلا به « انزال بی مورد است» هنوز عادت به « جلق زدن» دارد باید هر چه زودتر آنرا کنار بگذارد و تنها با همسر خود آمیزش کند.

دو- اگر چنین مرد مبتلا به « انزال بی مورد» هنوز زن نگرفته باید بکوشد که هر چه زودتر زن بگیرد و تشکیل زندگی مشترک بدهد تا از عادت خانمانسوز « جلق زدن» نجات یابد و تنها از راه آمیزش جنسی با همسر خود، به لذت جنسی دست یابد.

دیر « نعوظ » کردن :

« نعوظ » یعنی خیزش و سیخ شدن آلت مردانه. مرد بطور طبیعی باید از همان آغاز آمیزش جنسی با همسر خود، آلتش بجنبد و برخیزد تا دلیل بر سلامت جنسی او باشد. مردی که در هنگام آغاز آمیزش با همسرش، چندین دقیقه طول می کشد تا با مالش و دستاویزهای دیگر توسط زن، آلتش بجنبد یعنی « نعوظ » برای او به زحمت دست می دهد، چنین مردی دچار ناتوانی جنسی و از « سلامت جنسی» برخوردار نیست.

علت « کندی نعوظ» به قرار زیر است :

الف) عادت به جلق زدن مرد در دوران نوجوانی و آغاز جوانی. در چنین صورتی، اگر مرد هنوز هم دچار بیماری زشت « جلق زدن» است باید هر چه زودتر این عمل زیان آور و نکوهیده را ترک کند.

ب) کشیدن تریاک یا مواد مخدر دیگر.

در این صورت ، مرد باید هر چه زودتر خود را از هرگونه اعتیاد به ماد مخدر نجات دهد.

زود خوابیدن نعوظ : مردانی هستند که در آغاز آمیزش جنسی با همسرشان، به آنان « نعوظ » دست می دهد و مشکلی ندارند ولی در میانه آمیزش یعنی در آن هنگام که نه مرد و زن هیچیک هنوز به لذت کامل نرسیده اند، یکباره « نعوظ » مرد می خوابد و مانع از ادامه آمیزش می شود آنگاه مرد ناچار است که باز با زحمت و یا به کمک همسرش باری خود حالت « نعوظ » را میسر کند.

« کندی نعوظ» یکی از ناتوانی های جنسی است. این ناتوانی چند علت دارد :

1) عادت به « جلق زدن» در دوره نوجوانی و آغاز جوانی.

2) ضعف اعصاب یا ناتوانی جسمانی.

3) اعتیاد به تریاک یا مواد مخدر دیگر.

سستی نعوظ :

هستند مردانی که نعوظ به آنها دست می دهد ولی کامل نیست. روشن است که مردی که از نظر جنسی سالم است باید « مردی» اش در هنگام نعوظ، سخت و سفت و بادوام باشد تا بتواند آمیزش جنسی با همسرش را بطور رضایت بخش انجام دهد.

این وضع ( یعنی سستی نعوظ) به مردانی دست می دهد که نزدیک پنجاه سال ( حد میانسالی) داشته باشند و آنها در نوجوانی و آغاز جوانی عادت به « جلق زدن» می‌داشته اند. و در نتیجه، در میانسالی پیش از پا گذاشتن به پیری- در اثر آن عادت زشت، دچار سستی نعوظ شده اند.

بیماری « ایدز» نتیجه عمل زشت لواط : خدای دانا و بزرگ زن را برای مرد و مرد را برای زن آفریده است تا همدیگر را کامل کنند و در کنار هم تشکیل زندگی مشترک دهند و با برخورداری از عشق و محبت یکدیگر، زندگی شیرین و گرمی را بسازند.

بطور طبیعی و سالم، زن به مرد و مرد به زن کشش جنسی و شهوانی دارد. هر مرد دارای غریزه جنسی ( = میل شهوانی) است و این غریزه را تنها از راه آمیزش و نزدیکی با همسر خود می تواند ارضاء کند. هر زن نیز غریزه جنسی خود را تنها از طریق مرد (= شوهر) می تواند پاسخ دهد و ارضاء کند. لذت بردن مرد از زنش و بالعکس، یک قانون طبعی شرعی، علمی و عقلی است. هیچ مرد سالمی حتی در طول چهل پنجاه سال آمیزش جنسی با همسر سالم خود، دچار بیمای آمیزشی نمی شود زیرا از نظر بهداشتی و علمی، نزدیکی و آمیزش جنسی میان زن و شوهر کاری است لازم، پسندیده و درست. و هر چیز که از نظر علمی و شرعی و پزشکی درست و پسندیده باشد ارزش وجودی آن غیر قابل تردید است.

فقط آمیزش جنسی زن و شوهر

ولی بجز آمیز جنسی زن و شوهر، هرگونه راههای دیگر رفع شهوت، غیر بهداشتی، غیر علمی، غیر شرعی و غیر عقلی است. و هر چیز که با علم و شرع و عقل در تضاد باشد مسلم است که زیان آور و خطرساز است و گناه محسوب می شود. یکی از راههای غیر شرعی و غیر علمی دفع شهوت « لواط» است.

تا دو سه سال پیش، خیلی ها می پنداشتند که « لواط» عمل چندان زیان آوری نیست. از این نظر، حتی در کشورهایی پیشرفته چون انگلستان و بلژیک لایحه « ازدواج مرد با مرد» را به مجلسهای قانونگذاری خود بردند و به تصویب رساندند.

اکنون پس از گذشت چند سال از تصویب آن لایحه زشت منحط با پیدایش بیماری « ایدز» و شیوع آن در جهان غرب، همه دریافته اند که « لواط» ( = آمیزش جنسی غیرطبیعی میان دو مرد) چه زیانها و خطرها و ننگ های بزرگی در بر دارد

با تشکر از شما : علی سلطانی مجد تاریخ قرار گیری مطلب بعدی : 27/4/85

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر